تیک تاک تیک تاک تیک تاک تیک تاک تیک تاک ...

تیک تاک تیک تاک تیک تاک تیک تاک تیک تاک ...

این صدای ساعت دیواری پیر روی دیوار است که بی‌رحمانه گذر عمر مرا نشان می‌دهد.

امروز صبح در مسیر همیشگی، پیرزنی را دیدم که کنار همسر پیرش ایستاده بود. پیرمرد یک عصا در دست داشت و پیرزن در هر دستش یک عصای چوبی بود!
این یعنی چه؟
یعنی رنج‌هایش به توان دو؟
یعنی دردهایش به توان دو؟
یعنی؟؟؟
تصویر تلخی بود از گذر زمان و مرا به فکر فرو برد.

...

تیک تاک تیک تاک تیک تاک تیک تاک تیک تاک ...

این صدای ساعت دیواری پیر روی دیوار است که بی‌رحمانه گذر عمر مرا نشان می‌دهد.

هر شب رویاهایم را به دست باد می‌دهم. همان بادی که از مشرق می‌آید و به مغرب می‌رود. همان بادهای خنک بهاری.
کاش رویاهایم قاصدک‌هایی خوشبختی بودند. کاش برایشان نقشه‌ای می‌کشیدم و به دستشان می‌دادم تا مسیر خوشبختی را پیدا کنند.
کاش سرنوشت چیز دیگری برایشان رقم می‌زد و سهمشان نابودی نبود.
...

تیک تاک تیک تاک تیک تاک تیک تاک تیک تاک ...

این صدای ساعت دیواری پیر روی دیوار است که بی‌رحمانه گذر عمر مرا نشان می‌دهد.